همشهری آنلاین_زهرا کریمی: نیاکان کیهانی در کار ساختوساز در تهران اسم و رسمی داشتند اما او با خلاقیت و پشتکاری که در این صنعت داشت توانست سنگ بنای بزرگترین کارخانههای بتن و قطعات بتنی ایران را بگذارد و با تأسیس کارخانههای ایران فریمکو، پارس لانه و اسکلت بتنی ایران و راهاندازی دانشگاه علمی، کاربردی در صنعت بتن و ثبت چندین رکورد بتنریزی کشور، در نهایت عنوان «بنیانگذار و پدر صنعت نوین بتن ایران» را از آن خود کند. با او از این راه پرفراز و نشیب و پررمز و راز گفتوگو کردهایم.
سال ۱۳۲۲ در محله بازارچه قناتآباد، خیابان مولوی متولد شد. پدرش در میدان اعدام (محمدیه) آن زمان سقطفروشی و مدتی در ساوجبلاغ معدن زغالسنگ داشت.
در قصههای مادربزرگ پدریاش آدمها خیر و دست و دلباز بودند و همین چیزها بود که روح بچهها را برای آینده صیقل میداد. میگوید: «بچهها تابستانها بیکار نمیماندند و حتماً باید در مغازه یا کارگاهی شاگردی میکردند. یادم میآید ۳ هفته در مغازه آقا رضا عطری در خیابان بوذرجمهری نزدیک درخونگاه کار کردم. اما آخر هفته حقوق ۵ ریالم را نمیداد. با هزار دل دل کردن که مبادا ناراحت شود به او گفتم: اگر اجازه بدهید به جای مزد مقابل مغازه بساط کنم و هم مواظب مغازه باشم و آب و جارو کنم. این خاطره را هیچوقت فراموش نمیکنم. چون نخستین قرارداد کاریام بود.»
- کار و کارآفرینی روح را جلا میبخشد
کیهانی درباره سالهای فعالیتش میگوید: «کار و تلاش را دوست داشتم. در دوران دبیرستان میز پینگپنگ مدرسه را اجاره میکردم و به بچهها ساعتی اجاره میدادم. در این مدت کارهای مختلفی انجام دادم. از شیرفروشی و آبمیوهگیری تا روغن زدن کرکره مغازهها. بعد از سربازی به کویت رفتم. آنجا کارم نگرفت. بعد از مدتی کار در نجاری به ایران برگشتم. در ایران مدتی در دفتر یک کوره آجرپزی، کار و بعد کارگاه موزاییکسازی در خیابان پنجم نیرو هوایی اجاره کردم و کمکم وضع مالیام که بهتر شد جای بهتری در خیابان سوم حضرت عبدالعظیم(ع) مقابل نان ماشینی ارتش اجاره کردم.
۳ شیفتکاری با تعداد زیاد نیرو مشغول به کار بودیم. بزرگترین آجرپزیها را همراه یکی از اقوام راهاندازی کردم. ۳۰ سالگی ازدواج کردم. در دهه ۵۰ از کار کودکان در آجرپزی ناراحت بودم. همین باعث شد تا از آن صنف فاصله بگیرم و بعد از تحمل سختیهای فراوان موفق شدم کارخانه ایران فریمکو را در هشتگرد دایر کنم. از نخستین کارخانههای بتنی که از نظر تنوع تولید مجموعه کاملی بود. کارخانه شد خانه دومم. خدا ۴ پسر به من داد که آنها هم در همین صنف مشغول کار هستند.»
- شهرداری از من جدول خیابان خرید
برگههای زیادی از توافقنامه و قرارداد با سازمان و مؤسسههای مختلف را از بین نشریات مجلد روی میز نشان میدهد و میگوید: «سالهای زیادی تلاش کردم تا مدیران شهرداری توجیه شوند که به جای جدولها و کفپوشهای دستی برای معابر شهر از جدولهای ماشینی و کفپوشهای مقاوم در برابر یخزدگی استفاده کنند. مهندس صبوری که زمانی معاونت فنی و عمران شهرداری منطقه یک بود، این پیشنهاد را قبول کرد و در خیابان آجودانیه از جدولهای ماشینی استفاده شد. منطقه یک سردسیر است و بیشتر جدولهای دستی بعد از ۲، ۳ سال بر اثر سرما و یخزدگی متلاشی میشود.
در قرارداد به مهندس صبوری ضمانت ۵ ساله جدولها را دادم و جالب است بدانید هنوز بعد گذشت بیش از ۳۰ سال جدولهای آجودانیه عوض نشده است. بدون اغراق بگویم اغلب جدولهای مناطق یک، ۲، ۳، ۵، ۱۱ و ۱۲ شهر تهران از تولیدات کارخانه ماست. نیوجرسی و دیوارهای بتنی هم که این روزها بیشتر استفاده میشود محصول شرکتهای ماست.»
یکی از صفحات روزنامه همشهری با تیتر «استفاده از بتن استاندارد نیاز به فرهنگسازی دارد» را نشان میدهد و میگوید: «در ۳۰ فروردین سال ۱۳۸۳ درباره استاندارد بودن بتن کارخانهها نوشته شده است. تاکنون درباره استانداردسازی بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ مطلب در روزنامهها و جراید چاپ کردهام. حالا فقط در تهران ۵۰ تا ۶۰ کارخانه ساخت جدولها ماشینی وجود دارد. به جرأت میتوانم بگویم که اکنون کل کشور از جدولها ماشینی که ایران فریمکو بنیانگذارش بود استفاده میکند و این خبر خوشحالکننده و لذتبخشی است.»
- خوشبختی یعنی مفید بودن
۲ جلد کتاب با نام «قصه مرد بتن» و «کارآفرینی به شیوه علیاصغر کیهانی، پدر صنعت نوین بتن» را ورق میزند و میگوید: «در کار همیشه بر این باور بوده و هستم که کار و دانش باید با هم توأم باشد. در همین زمینه و برای تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص دانشگاه علمی، کاربردی راهاندازی کردم و دورهها و رشتههای فنی ساختمان بهویژه صنعت بتن و متخصصانی در این حوزه را آموزش دادهایم. اکنون در این دانشگاه بیش از ۵۰۰ دانشجو در مقاطع کاردانی و کارشناسی مشغول تحصیل هستند. خوشبختی من این است که وقتی همراه همسر و پسرانم در کوچه، محله، خیابان یا بزرگراهها در حال عبورم و به شهر نگاه میکنم احساس رضایت دارم که توانستهام برای رفاه شهروندانکاری انجام دهم. گاهی که با همسرم برای کوهپیمایی به کوههای کاشانک میرویم و جدولهای کارخانه خودمان یا دیگران را در اطراف خانه میبینم حالم بهتر میشود.»
- «به یافت» برای حمایت از محیطزیست
گورستانی داریم معروف به گورستان مصالح که این گورستان از دید شهرنشینان پنهان است و کمتر توجهی به زبالههای مصالح ساختمانی میشود. کیهانی میگوید: «ما به این مصالح به نفع محیطزیست و جلوگیری از هدر رفت مصالح گران توجه کردهایم و تا جایی که امکان داشته باشد برای دکوراسیون داخلی از آنها استفاده میکنیم. اگر طرح به یافت مصالح ساختمانی در زندگی مصرف گرای امروزی رسم شود دیگر در حاشیه شهرهای بزرگ شاهد منظره زشت گورستان ساختمانی نخواهیم بود.»
شهردار منطقه یک در مراسم گرامیداشت علیاصغر کیهانی اعلام کرد
- مرهون زحمات این مرد پرتلاش هستیم
«سید حمید موسوی» شهردار منطقه یک در مراسم پلاککوبی منزل کیهانی گفت: «علیاصغر کیهانی بنیانگذار و پدر صنعت بتن ایران با تلاشهای پیگیرانه خود موجب پیشرفت این صنعت در کشور شده و با تلفیق علم و صنعت اکنون نیز خبرهای خوبی در زمینه سیما و منظر شهری و استفاده بتن برای هماهنگی بصری، تولید قطعات پیش ساخته، مکانیزه کردن و ورود تکنولوژی به عرصه بتن و تولید محصولات بادوام زیاد را برای شهر و شهروندان به ارمغان آورده است. بخش عمدهای از مقاومت و زیبایی شهر را مرهون زحمات این مرد پرتلاش هستیم.» او افزود: «آمادگی خود را برای هرگونه همکاری برای توسعه این صنعت و حفظ منافع ملی و تقویت تابآوری شهر اعلام میکنیم.»
نظر شما